اولین سایت مددکاری اجتماعی ایران- گزارش، مصاحبه
نقش عروسک بازی در بهداشت روانی کودکان

حذف تصاویر و رنگ‌ها

  نقش عروسک بازی در بهداشت روانی کودکان  

  نوشتاری که فراروی خود دارید به قلم خانم مریم رزاقی، کارشناس ارشد ارتباطات، نگاشته شده و طی آن به تاثیر مثبت و سازنده عروسک در بهداشت روانی کودکان پرداخته شده است. با هم این مقاله را می خوانیم؛

  تمام انسانها در طول زندگی خود نیازمند یک دوست خوب هستند که می تواند این دوست، متناسب با سن افراد انتخاب شود. در بین کودکان، عروسک یک دوست خوب به شمار می رود، دوستی که نیازهای کودک را برطرف می کند، با او ارتباط برقرار نموده و انرژی خود را تخلیه می کند و نیروی تازه می گیرد. بنا بر این چنین موجودی می تواند نقش اساسی در بهداشت روانی کودک داشته‌باشد.

  کودکی که عروسکش را دوست دارد و با او صحبت می کند و فشارهای روحی خود را بیرون می ریزد، بسیار راحت ‌تر و آرامتر از کودکی است که چنین موجودی را در اختیار ندارد. در واقع عروسک برای کودک یک حمام عاطفی است بدون توجه به مکان و زمانی که در آن قرار گرفته است.

  در مصاحبه های انجام شده مشخص شده که نگهداری عروسک ها تا سن 30 سالگی و یا بیشتر از آن نشانه ای بر اهمیت و ارزش چنین وسیله ای برای صاحب آن به شمار می رود. در این راستا ویژگی هایی هم وجود دارد؛1- نامگذاری بر روی عروسک 2 - زشت و زیبا بودن چهره عروسک 3 - احترام گذاشتن به عروسک 4 - دوختن پیراهن برای عروسک 4 - احساس مادری کردن 5 - راحت حرف زدن با عروسک.

  همه این موارد باعث پالایش و تخلیه روانی و احساسات ناکام شده و سرخورده کودک می گردد. پس بدین ترتیب می توان عوامل مختلفی را ذکر کرد که باعث می شود تا سنین بزرگسالی نیز خاطرات و ارزش های آن در ذهن جای گیرد. علاوه بر این عروسک موجب ارتباط عاطفی، جبران نیازهای برآورده نشده و پرورش قسمت هایی از خود واقعی و خیالی کودک می شود. به همین دلیل عروسک در بهداشت روانی کودک به دلیل ارزش و اهمیتی که برای کودک دارد و نیز به خاطر خیالی و جذاب بودن آن نقش های دیگر حساس و کلیدی را بازی می کند.

  عروسک، دریچه ای است که کودک از طریق آن شروع به بازسازی شرایط روحی و عاطفی خودش می کند. اگر پدر و مادری با کودک روابط خوبی نداشته باشند کودک خودش را در مقام بزرگتر از عروسک قرار می‌دهد و سعی می کند روابط سالم و مناسبی داشته باشد و عروسک را روبروی خود قرار می دهد، با آن صحبت می کند و اگر احساس ترس و تنهایی کرد عروسک را در آغوش می گیرد. پس کودک از طریق ارتباط با عروسک یک محیط اجتماعی تازه ای را برای خودش بازسازی می کند. در چنین مواقعی کودک رفتارهای پایین تر از سن خود را انجام می دهد.

  عروسک را بیش از حد مورد محبت قرار داده و در اصل عروسک را ایده آل خود قرار می دهد. یکی از ریشه های این حرکت ناسالم طرد کودک و کاهش اعتماد به نفس می باشد. همین رابطه ناسالم تربیتی بین کودک و والدین موجب پناه بردن به عروسک می شود. حال نقطه مقابل، این که کودکی که در یک محیط عاطفی سالم و متعالی باشد و خانواده به نیازها و عواطف کودک اهمیت قائل می شوند در چنین خانواده ای بی توجهی، بی میلی و طرد روانی کودک کمتر دیده می شود. در چنین مواقعی خانواده کودک عروسک را جانشین خود قرار نمی دهد بلکه عروسک در جایگاه خودش یک دوست و همدم محسوب می‌شود.

  در این میان وظیفه ما بزرگترها چیست؟ وظیفه ما پاسخ دادن به نیازهای کودکان است. عروسک هایشان را جدی بگیریم و محیط مناسبی برای آنها فراهم کنیم و با حوصله و احترام، آنها را صدا بزنیم. سایر اعضای خانواده امنیت بازی آنها را به هم نزنند و این را بدانیم که عروسک برای کودک یک موجود مستقل و قابل احترام است. با در نظر گرفتن این مهم، فرزندانمان را در جهت رسیدن به تعادل عاطفی و امنیت روحی و ایجاد یک ارتباط مثبت و متعادل هدایت کنیم. در اصل ما باید همواره در کنار کودکان باشیم نه در مقابل آنها. حتی ما باید واکنش نامطلوب کودکان در بازیهای عروسکی را با کنش منطقی و عقلانی پاسخ دهیم. اگر ما این موارد فوق در مورد عروسک را رعایت نکنیم و نیز در محیط خانواده شاهد دعوای والدین باشیم، کودکان ناخودآگاه دچار یک سری تنش ها و فشارهای روانی می شوند که از جمله می توان بحران توالت رفتن، بحران دندان درآوردن و بحران از شیر گرفتن را نام برد که مواجهه با آن آرامش روحی کودک را به مخاطره می اندازد.

  حال این سوال مطرح است که آیا بازی باعث دوری کودک از واقعیت می‌شود؟

  برخی والدین تصورشان بر این است که بازی باعث دور شدن کودک از واقعیت می شود، در صورتی که چنین نیست. تجربه ثابت کرده که کودک میان بازی و واقعیت فرق می گذارد و به همین دلیل، ما در صحبت های کودکان به کلماتی نظیر (راست راستکی، الکی) و غیره برمی‌خوریم اما احساس ها، تشویق‌ها و اضطراب های کودک در حین بازی همیشه واقعی و حقیقی هستند. پس بازی درک درستی از واقعیت را در اختیار کودک قرار می دهد. گاهی کودک در هنگام بازی عروسکش را کتک می زند، موهایش را می کشد و سر او داد می زند، با او قهر می کند و غیره . ما بزرگترها نباید مانع چنین رفتارهای کودک با عروسک باشیم زیرا همین تخلیه هیجان و واکنش های روحی، خود احتمال بروز رفتارهای ضد اجتماعی را کاهش می دهد. از نظر « کار» روانشناس آمریکایی، کودکان با انجام بازیها و ورزشهایی که در آنها امکان رقابت جسمانی وجود دارد به کاهش تمایلات و ستیزه گری و جنگجویی خود می پردازند که همان « تزکیه و پالایش» است. از نظر « کار» همان، عاملی برای خالی کردن نیروی انجام کارهای ضد اجتماعی است که اگر چنین رقابت هایی وجود نداشت واقعا کار معلمان و والدین بسیار وحشتناک می‌شد. پس بازی علاوه بر کارکردهای گوناگون می تواند کاهش میل به فعالیت ضد اجتماعی بهداشت روانی کودک را بیش از پیش تامین کند و آرامش عاطفی او را به درجه تامین رساند. پس ما نباید همه ی رفتارهای کودک را زیر ذره بین بگذاریم و یا به طور کامل از او غافل شویم. عروسک بازی باعث رشد عناصر و اجزای شخصیت کودک می گردد. بنابراین اثبات شخصیت کودک را افزایش می‌دهد و باعث تقویت بنیادهای درونی او می شود و نیز همدلی و همانندی کودک با عروسک، یکی از مهمترین عوامل رشد شخصیت و ارتقای بهداشت روانی کودک در ارتباط با عروسک می شود.

•  رسالت

  منابع:

  1 - نو ندارنکو, آ. ک و همکاران « نقش بازی در پرورش فکری کودکان» ترجمه مهربابا جان، انتشارات دنیای نو، چاپ سوم 1369 ص 32

  2 - ملسن, پاول هنری و همکاران « رشد و شخصیت کودک» مهشید یاسایی, شرکت نقش مرکز، چاپ دوم، سال 1370 ص 363

  3 - نقش بازی های عروسکی در شخصیت کودکان ایرانی و ژاپنی، مولف عبدالرضا کردی، انتشارات هنرستان سال اول 1376

  4 - لارشن ای « روانشناسی شخصیت» ترجمه دکتر محمد جعفر جوادی، دکتر پرویز کدیور، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول1372 ص 7

 

نشانی مطلب در وبگاه اولین سایت مددکاری اجتماعی ایران:
http://socialworkeriran.ir/find-1.21.232.fa.html
برگشت به اصل مطلب